Thursday, December 25, 2003

تقدیم به صفای روزگار پائیزی




کاریکاتور جالبیه ، ولی دوست داشتم که اون مرده سیاه رو خامنه ای می کشید.



........................................................................................

Wednesday, December 24, 2003

انتخاباتات را تحریم کنید.
اگه دقت کرده باشید می فهمید که وقتی جریانات خاصی در کشور می خواد رخ بده که تمام دنیا به اون جریان چشم دوختن تا ببینند که واکنش مردم به اون رخداد چطوریه ومردم چگونه می خوان خواسته های خودشونو با این رخداد بر سیاستمدارهای غالب کنن و دنیا با این رفتار مردم نسبت به این رخدادها ، واکنش خودشنو در قبال اون دولت یا مملکت نسبت به اون رفتار مردم
می سنجند و اعمال می کنند و این اعتبار دولتهای ممالک به این رفتار مردم درقبال رخدادهاست که دولتی در دنیا بیشتراز سایر دولتها در مسائل بین المللی اعمال نفوذ و قدرت می کنه ، یکی از این رخدادها و در عین حال مهمترین رخدادها ، رخداد"انتخابات" در ممالک هستش که چشمهای سیاستمدارهای تمام ممالک به حضور مردم در اون انتخابات معطوف میشه تا ببیند که چقدر مردم از سیاستهای سران مملکت حمایت می کنند و در انتخابات با چه شور و حالی شرکت می کنند و این مربوط به خود مردم کشورهای دنیاست که اگه از سیاست های دولتشان راضی باشند پر شورتر و اگه نا راضی باشند با شور و حال کمتری در اون شرکت می کنند، مثل انتخاباتی که چندی پیش در کشور انگلستان برای به پیوستن به پول واحد اروپای برگذار شد که مردم با شرکت نکردن در انتخابات به اون مشروعیت ندادن که این مربوط میشه به کشورهای که در اون یک شهروند به عنوان یک ولی نعمت از آزادی کامل در انتخاب کردن برخورداره که این در کشور ما وجود نداره و تا این مولاها بر سر کار باشن و جود نخواهد داشت ، چون شهروندان اروپای و دیگر ممالک دیگر قاره ها برای گرفتن کوپن و رفتن به دانشگاه و ادرات و دیگر ارگانهای در انتخابات شرکت نمی کنند و یک شهروند اروپای نمی تونه شرف و آزادی خودشو زیر پا بگذاره وکاری بر خلاف میل باطنی و خیل اعظیم مردمی که با اون هم فکرند رو انجام بده چون در اون موقعست که دیگه نمی تونه خودشو یک انسان بنامه ، چون انسان کسیکه دارای فکر ، اندیشه و نظر باشه در غیر اینصورت حیوان چگونه می توانه با این انسان فرق داشته باشه که اون هم دارای فکر و نظر نیست .
تا اینجا گفتم تا به اینجا برسم که وقتی چنین رخدادهای در کشور می خواد رخ بده ، که
خامنه ای به حضور مردم در پای صندوق رای ، محتاج میشه تا با حضور مردم در اون انتخابات ، رو به دنیا بکنه و بگه که ای بابا شما هم با این مردم مشروعیت پیدا می کنین ما هم ، پس هی نزنین تو سر ما که تو ایران عله شد، بله شد و ما دیکتاتوریم ، نه ، بیاین ببینید که تو ایرانی که من تو اون حکومت می کنم مردم هم تو انتخابات شرکت می کنند
و به ما بله می گنن.
در این زمان رژیم ایران دست به کار میشه و از تمام ابزارها استفاده می کنه تا کاری کنه که مردم به پای صندوق رای بیان و این میشه که مش خامنه ای و کربلای رفسنجانی و بقیه از لونه هاشون میان بیرون و هی خامنه ای این شهر و اون شهرمیره و به مردم میگه که باید در انتخابات شرکت کنند و چیزای هم در مورد وظیفة شرعی و جهنم و بهشت میگه و کبلای رفسنجانی هم چیزای از دشمن میگه که در کمینه ، و گاهی هم که رژیم می بینه خیلی اوضاع بی ریخته زود سه چهارتا تابوت می ذاره رو کامیونها و میفرسته در بین شهرهای کوچیک تا احساسات مردم رو جریه دار کنه و مجبور به شرکت در انتخابات کنه و گاهی هم بین مردم لاف های می ندازه مثل ندان کوپن به مردم ، اجازه ورود ندادن به کسانی که وارد دانشگاه می شن ، خدمات ندان ادارات دولتی به این افراد و نام گذاری افراد بنام مرتد و دیگر لافهای که نزدیکای انتخابات بین مردم شنیده میشه.
و این همه کار برای اینه که مردم رو یه جوری بکشن به پای صندوق های رأی.
من به شخصه در هیچ انتخاباتی که در چارچوب جمهوری اسلامی برگذار شده شرکت نکرده و نخواهم کرد چون من نمی خوام نظرم و عقیدم بازیچة قرا بگیره و به هیچ کس اگرچه محبوب مردم باشه در چارچوب این حکومت رأی نخواهم داد ، چون رأی من نه به شخص خاص و نه به نظر خاص تعلق نمی گیره ، بلکه بیشترین کسی که از این آب گل آلود ماهی می گیره خامنه ای و رفسنجانی و قوماششونه ، اگرچه ممکنه با رأی من کسانی مثل خاتمی رو بیان که بیشتر مثل یک عروسک دستی می مونند که به وسیلة خامنه ای اجرای نقش می کنند و این باعث میشه که چند صباحی هم مردم دلشون رو خوش کنند که خاتمی و امثال او برای اونها کاری بکنه و این یعنی بازیچه قرار گرفتن رأی همة ما و این به معنای درست کلمه یعنی بازی با شخصیت مردم اون هم در ملا عام و در مقابل چشمهای مردم دنیا ، که من تا حالا این اجازه رو به این رژیم ندادم و نخواهم داد و در این چند انتخابات اخیر هم که با کاهش تدریجی شرکت مردم در انتخابات همراه بوده میبینم که مردم هم فهمیدن که نباید نظر و شخصیت خودشونو بازیچه قرار بدن و درانتخابات شرکت نمی کنند .
و امروز دنیا چشم به انتخابات مجلسی دوخته که مردم باید در اون ارده شونو برای تمام دنیا نمایان کنند و چه فرصتی بهتر از این که به دنیا ثابت کنیم که ما این آخوندها رو نمی خواهیم ومی خواهیم از این مملکت بندازیمشون بیرون ، چون دنیا شاهد این است که از ایران چیزی به نام ایران نمانده .
و دیگر بس است و باید پایان داد به این حکومت آخوندی نفت دزد که مردم ایران و قدمت و فرهنگ ایرانی رو فدای پول کردند تا هر روزبه مقدار اموال و دارای های خودشون بی افزایند
و اینجاست که قدرت دست شمای می آید که مردم نام دارید ، واینجا جایست که دیگه کلک و کشتو کشتار و آدم دزدی به کمک رژیم آخوندی نخواهد آمد چون
"ما شرکت در انتخاباتات را ترحیم خواهیم کرد".
تحریم انتخابات

تحریم انتخابات

تحریم انتخابات





........................................................................................

Tuesday, December 23, 2003

واقعا شرم کردم این خبر رو خوندم
شما هم بخونید و یه اعتراض به سران مملکت تو وبلاگتون بدید :
"افشاگری برده فروشی ایرانی"
خاک بر سر سران این مملکت!!!!!!!!



تقدیم به تنهای پنجره
زمانی میشه در چشمهایم اشک ماتم
و زمانی درد بی غم در وجودم
و اینک هستم زیر باران چشمانات
و زیر رقص اشکهای هواهای بارانی
من تنها چگونه با ترانه ها تو را بخوانم
که در زیر این هواهای بارانی
در زیر رگبار نگاه ابرهای خشمگین چگونه تو را بخوانم
که من در زیر باران چشمانم غرقم
که در زیر نگاههای تو مبهوتم
اگر بدانی چگونه تو را می خوانم
اگر بدانی چگونه در نگاههای تو می مانم
اگر بدانی
زمانیست که چه ها این دلم نکشید ، در این فراق عشق
اگر بدانی که زمانیست که دوست داشتن را از پنجرهای می پرسم که طاقچه اشان
را گردو غبار گرفته ، اگر بدانی
و من اینگونه در بی توی ، تو غرقم
اگر بدانی چه می کشم
اگر بدانی......




........................................................................................

Monday, December 22, 2003

معاملة خوبیه ، مگه نه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
امروز انقدر عصبانیم از دست یه کارمند دختره تو بانک که فکر می کنه داره پول باباشو به مردم می ده که مثل یه شاهزاده خودشو گرفته بود و چنان با ادا و اطفال کار می کرد مثل اینکه ما نوکر باباشیم و ایشون داره پول باباشو به ما می ده ، اگه من نمی گفتم که دانشجوام مثل اینکه با یه لات بی سروپا طرف باشه از دهنش هر چی در می آمد به من می گفت ، البته چیزای جالبی هم می گفت و فکر می کرد که من هم مثل خودش از ده اومدم و این اولین بار که وارد بانک میشم چون بهم گفت که "آره دیگه کسی که اولین بارش باشه ، بانک بیاد اینجوری رفتار می کنه "، حتما می گید چی کار کردم که این دختره که زبون خودش رو هم حرف نمی زد و به جای ترکی داشت فارسی حرف می زد (اون هم چه فارسی حرف زدنی) وچون شناسنامم هم دم دستش بود تا دید من بچه تهرانم و دارم ترکی صحبت می کنم ، اون هم ترکی صحبت کرد(به قول ننه :کاش ترکی حرف نمی زد و همون فارسی حرف زدنشو بلغور می کرد ، چون ترکی حرف زدن کلاس میخواد) اما چون من یه مقدار پول می خواستم که ببرم به یه شعبة دیگه و چون از اونجا که تو اون بانک پول درشت نبود مجبور شدم چک بانکی بگیرم که این موجب شد که کارم به این خانوم بیوفته که جونش در می رفت تا یه کاری انجام بده و من از اونجای که 45 دقیقه بود که تو اون شعبه به دنبال یه چک بین بانکی بود این بود که اعتراض کردم که ای بابا .....ولی چه ای بابای که این دختره از ناکجا آباد اومده ، که دیپلم داشت باشه یا نه، بهم همه چی گفت و من هم مجبور شدم که بهش بگم" دخترة آشغال تو یه اپراتور ساده ای ولی من یه دانشجو مملکتم "و این جمله باعث شد تا زبونش از کار بیوفته ..........
ولی چیزی که می خوام بگم اینه که دلم به حال خودم سوخت که ما تو دانشگاه برای چه کسانی جون خودمونو به خطر می اندازیم تا این مردم زندگی خوبی داشته باشن ولی در عوض چیزی که نصیبم میشه بدو بیراهی که یه دختره دهاتی بهم می گه.
می گم خودمونیم دیگه، معاملة خوبیه مگه نه.



........................................................................................

Sunday, December 21, 2003

تو این نظر خواهی هم شرکت کنید که مولا حسین درخشان به راه انداخته ، واقعا که دسش درد نکنه
موضوع نظری خواهی اینه "دنیابدون چه کسانی بهتر است"من می گم که باز صدام یه چیزی این بابا مش خامنهای از اونایه که دنیا بدون اون مزه نداره.
حتما شرکت کنید ، از من گفتن ها ، بعدا نگید که نگفتی.



واقعا که خاک بر سر این مملکت و سرانش.
وقتی یه کشوری دمکراتیک نباشه فاجعه ای رخ می ده که میشه اثرات اونو با انفجار بمب اتمی هم مقایسه کرد که اصلا نمی شه با چیزی تو دنیا اون رو توجیه کرد ، که این برمی گرده به این که این کشوری که ما داریم توش زندگی می کنیم ،
یه مملکت دیکتاتوریه که تو دنیا لنگه نداره و نخواهد داشت ، چون این کارای که رژیم ایران تو این مملکت انجام می ده ، در طول تاریخ هیچ دولت و حتی رژیم های دیکتا تور هم انجام ندادن
چه برسه به حکومتی که تو قرن 21 داره بر یک کشوری حکومت می کنه (به قول ننه جانم :اون هم چه حکومتی؟؟؟)که کارای انجام بده ، باعث بشه وسط مخ همة مردم دوتا شاخ سبز بشه.
اما اگه بگید که چی شده بهتون می گم که این گلی که این جمهوری اسلامی به آب داده چیه:
امروز تو روزنامه یه مطلب رو خوندم که شاخ در آوردم و و از سرم دود بلند شد ، خبر از این قرار بود که "پلیس جمهوری اسلامی در یک عمل ناگهانی سفارت ساحل عاج رو در تهران به محاصره در آورده و تمام کسانی رو که از سفارت خارج شده رو بازداشت کرده . در توضیح این خبر اومده که یکی به پلیس زنگ زده و گفته که در سفارت ساحل عاج یه پارتی هستش که بعضی از ایرانی ها هم تو اون شرکت کردن و به مشروب خواری و رقص پرداختن و در واقع شادی کردن ، و چون پلیس نمی تونسته به داخل سفارت بره و ایرانیای رو که اونجا بودن رو بازداشت کنه ، وقتی که اونا محل رو ترک می کردن پلیس اونا رو بازداشت کرده (به قول ننه :وآآآآآآآآآآ چه کارا که آدم نمی بینه ونمی شنوه).
شما بهتر از من می دونید که در تمام دنیا سفارت یک کشور مثل خاک اون کشور می مونه و قوانین اون کشور هم تو محیط سفارت به مورد اجرا گذاشته می شه و هر کسی که در اون محیط سفارت قرار داره می تونه بر طبق قوانین اون کشور رفتار کنه و این مربوط به قوانین کشوری که تو اون سفارت قرار داره مربوط نمی شه ، اما چیزی که تو این مورد قابل توجهه اینه که چطور میشه که پلیس اقدام به بازداشت کسانی می کنه که تو خاک کشور دیگه که همون سفارت طرف باشه ، کارهای انجام دادن که تو خاک اون دولت یعنی سفارت جرم محسوب نمی شه و جالب تر و قابل توجه تر اینکه که چرا باید مردم یه کشور دیگه در سفارت یه کشور دیگه کاری(که همون شادی کردنه) بکنن که تو خاک کشور خودشون نکن ، واقعا چرا ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
کاری که این جماعت انجام دادن این بود که همون شادی کردن رو که تو کشور خودشون ممنوع بوده ، رو تو یک منطقة مربوط به یه کشور دیگه انجام دادن و قتل یا جنایتی نکردن که پلیس اونا رو با اون وضعیت بگیره و اونا رو محاکمه کنه ، برای من این جالبه که این دولت با چه جرمی می خواد این افرادو محاکمه کنه (از اون جای که این تو این کشور اونقدر بی قانونی وجود داره ، فکر کنم که یه چیزای مسخره ای رو پیدا کنن ، مثل جریه دار شده مقام شهدا ، لکه دار کردن امنیت ملی(اگه امنیتی وجود داشته باشه) ، اشاعه فحشا و هزارن چیز دیگه که می تونم راحت در مغزم مجسم کنم )و مجازات کنه ، حتما به خودتون می گید که ما از تو بهتر اینا رو می دونیم، که چی!!!! ، من هم نمی خوام شما رو خسته کنم فقط می گم خاک تو سر خامنه ای و خاتمی و رفسنجانی و هرکس دیگه که در حکومت دست داره که بر مردمی حکومت می کنن که می رن تو خاک و سفارت یه کشور دیگه مثل ساحل عاج شادی می کنن تا عقده شونو خالی کنن و اون طرف قضیه هم خامنه ای هم افتخار بکنه که داره حکومت می کنه و خاک تو سر این مملکتی که توش شادی کردن جرمه .
دوست دارم در مورد این مطلب بیشتر بنویسم ولی می بینم که شما اینارو از من بهتر می دونید ولی باز به خودم و به شما می گم که لطفا فقط و فقط فکر کنید که ما به چه رذالتی افتادیم که ایرانی می ره تو سفارت یه کشور دیگهو کمترین حق یک انسان رو یعنی حق شاد بودن و شادی کردن رو انجام می ده و مجرم میشه.
فقط از شما می خوام که فکر کنید و بیندیشید؟؟؟؟؟؟؟
واقعا که خاک بر سر این مملکت و سرانش.



........................................................................................

Home