|
|
Sunday, December 08, 2002
● با بی کسی های یک دانشجو
دیروز شانزدهم آذر برابر بود با روز دانشجودر ایران که بهترین قشر جامعه یک کشور را تشکیل می دهند.اما غرض از نوشتن این مطلب تنها به دلیل مقاله های بی ادبانه ای بود که در بعضی از روزنامه های دیروز در مورد "جنبش های دانشجوی "که از بطن جامعه ای بر آمدن که در آن زندگی می کنن و در مورد آن احساس مسئو لیت می کنن نوشته شده بودکه این مطالب با توجه به منافع "کله گندها"نوشته شده بود که این جنبش برای آنها خواب را سلب کرده است. شاید اگر دانشجوباشید یا یکی ازنزدیکان شما دانشجو باشد تلاش آنها را برای رسیدن به دانشگاه را دیده باشید . وقتی دبیرستان را تمام می کنی و در خود احساس عاقل تر شدن را می یابی تمام همو غمت این می شود که به دانشگاه راه یابی تا دیدت در مورد زندگیت فرق کند و دنیا را از دید یک فرهیختة جامعة بنگری و شاید آن چیز های را که از دید مردم پنهان است تو بهتر ببینی و بتوانی برای آن یک راه چاره ای پیدا کنی.وقتی در جامعه هستی تو با هیچ کس فرق نداری ولی وقتی از در وارد دانشگاه می شوی دیگر تو یک فرد معمولی جامعه ات نیستی و نبا ید همچون مردم عادی به تحولات جامعه ات دید داشته باشی و اگر چنین باشد دیگر در جامعه کسی دنبال حق و حقوق مردم را نخواهد گرفت و این یک فاجعه به تمام معنا در یک جامعه می باشد(که از فاجعة هیروشیما و ناکازاکی کمتر نیست). ولی در کشور ما دانشجو و خصوصا جنبش دانشجوی تنها جناهی در ایران است که اعضای آن بدون هیچ قرضی در پی احقاق حقوق مردم هستن و همیشه تحولات جامعه را از نزدیک دنبال می کنن و این باعث می شود که مردم به قشر دانشگاهی در مورد مسئال جامعه اعتماد داشته باشن که عکس المعل آنها به مسائل جامعه از روی منطق و فکر می باشد. و اما حکومت اسلامی در ایران(یا بهتر بگویم "حکومت مولاها")خطر این جنبش ها را بیشتر از تحدید کشور های بیگانه میداند چون روحانیون ایران می دانند که دیگر دانشجویان را نمی توان همچون مردم عادی با دین و احساسات فریفت چو ن این قشر قبل از قبول هر چیزی آن را با فکر و منطق خود می سنجد و هر انچه که فکرش برای جامعه مفید بداند قبول می کند و این جنبش ها را نمی توان با پول و غیره اغوا کرد و صدایشان را خفه کرد .پس تنها راهی که باقی می ماند راه زور و جبر است که همة ما را به یاد فجایع خونین در دانشگاهای تهران و تبریز می اندازد که چگونه پاک ترین خون جوانان ایران به زمین ریخت. ولی آن روزنامه های که جنبش های دانشجوی را "ذاتا رادیکال "میدانن و دانشجویان را با وقا حت تمام "افراطی "می نامند ودر مقابل گروه فشار و امثال آن را محافظ امنیت , دین و احساسات مردم میداند و آنها را با کلماتی زیبا همچون "سربازان گمنام امام زمان"می نامند ,یا نویسنده هایش معنای رادیکال یا افراطی را نمی داند یا خود را به خریت زده اند که با توجه به این موضوع که سطح سواد آنها نمی تواند دانشگاهی باشد چندان جای تعجب نخواهد داشت که بگویم روزنامه هایشان فقط به درد تمیز کردن شیشه و پنجره ها می خورد. ولی باید به کسانی که گوشهایشان را بسته اند و به چشمهایشان "چشم بند" زده اند تا تحولات جامعه را نبینند ,باید بگویم که دانشجویان ایران از چند تا اسلحه عهد بوقی که در دست های چند تا بدبخت جیره خوار است با کی ندارد و دانشجو را نمی توان از آتش جهنم و چیز های واهی ترساند. جنبش های دانشجوی اگر چه تنهاست در این مبارزة نابرابر ,ولی همیشه تاریخ ثابت کرده است که منطق, فکر واندیشه در مقابل جبر رو زور پیروز بوده ودانشجو هر چه تنها باشد ولی با امید به آینده و با کمترین توقع راه مبارزه را ادامه داده تا راه سنگلاخ را برای زندگی بهتر آیندگان هموار کند و در این راه هم خدا با آنها همراه است و هیچوقت افکار عصر هجر نمی تواند راه این جنبش منطق و فکر را بگیرد. باید از شما به دلیل اینکه نوشته ام آکنده از خشم بود( که در دلم انبار شده و هر آن ممکن بود منفجر شود) تقاضای عفو وبخشش کنم .ولی باز نوشتم چون دلم از خواندن مطالبی که در بعضی روزنامه نوشته شده بود به درد آمد . □ نوشته شده در ساعت 1:47 AM توسط babak
● دلتنگی امروز
........................................................................................درخت با این امید پائیز و زمستان را پشت سر می گذارد تا دوباره بهار زندگی را به آن برگرداند. □ نوشته شده در ساعت 1:45 AM توسط babak
|
چگونه يک وبلاگ فارسی بسازيم مبدل یونیکد : مدرسه وب ندا خورشیدخانوم دخترکشیطان قاصدک ابزارهای فارسی حسن سربخشيان نيک آهنگ کوثر گالری نفيسه کودکان ايران موزيک گردون موزيک روز سکتور صفر جاودانگی يک کليک برای هميشه قصه گوی شب خاک غريب نوشی و جوجه هاش چرا نگاه نکردم؟ دامون مقصودی هوشنگ گلمکانی لولی فولکس منيرو ...شب بود، ماه پشت ابر بود سارا درويش بانوی شرقی آليس در سرزمين عجايب ميزگرد يکنفره زنانه ها نياز آوای زمين سرو سايه پوست انداختن !!شپلق !آدم نصفه نيمه عمو گارفيلد زهرا منا عاليجناب ايکس شرقی بن-بست عمو حميد عرق سگی عمو حميد و بروبچ گل يخ آدم و حوا ويشکا خوابگرد |